کتاب "فقه دادگر بررسی ادله، مفاد، مصادیق و گستره  قاعده نفی ظلم

فقه دادگر

چکیده

آیات پرشمار، روایات متواتر، اجماع مذاهب اسلامى و دلیل قطعى عقلى بر این است که خداوند ستم نمى ‏کند؛ افعال، احکام، پاداش و کیفر الهى بر اساس عدل استوار است و هیچ ظلمى در آن‌ها یافت نمى ‏شود.

 متکلمان مسلمان در تفسیر و بیان عدل الهى دو راه متفاوت پیموده‏ اند: جبرگرایان بر آنند که هر کارى که خداوند انجام دهد، عدل است. و عقل توانایى درک صحیح مفاهیم اخلاقى را ندارد؛ بلکه حسن و قبح، و عدل و ظلم را شرع تعیین مى ‏کند.  عدلیه (معتزله و شیعه) بر آنند که درک عقل از حسن و قبح معتبر است و آنچه عقل قبیح ببیند، از خداوند منتفى و مسلوب است پس عدل الهى بدین معناست که آنچه عقل ظلم بشمارد، خداوند انجام نخواهد داد. این دو دیدگاه، آثار بسیار کلامى در پى دارد و البته در فقه نیز تأثیرگذار است. بر اساس مبانى عدلیه، هیچ‌گاه ظلم و حکم ظالمانه از خداوند صادر نمى ‏شود؛ پس "همه احکام و آراء فقهى بر پایه عدل بنا گذاشته شده و آنچه به ظلم بیانجامد، از شرع مقدس منتفى و مسلوب است". فقیهان شیعه در کتب فقه، قواعد فقهی و اصول فقه بدین قاعده فقهی تصریح کرده‌اند و آن را نتیجه جریان اصل عدل الهی در حوزه فقه دانسته‌اند. تصریح عالمان شیعه به جریان این قاعده و ذکر برخی از موارد تطبیق آن،  دستمایه خوبی برای طرح قاعده نفی ظلم و نگرشی عدلی به مسائل و احکام فقهی است.